معرفي سرويسهاي اطلاعاتي رژيم صهيونيستي
1- موساد :
سازمان جاسوسي اسرائيل توسط رژيمي بهوجود آمده است كه با هيچيك از خصوصيات اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي محيط اطراف خود قابل تطبيق نيست و اسرائيل در منطقه خود صددرصد بيگانه است اما اين بيگانگي و غربت كه قاعدتاً براي هر نظام سياسي، يك عامل منفي و بازدارنده تلقي ميشود، هيچگاه مانع روند رو به رشد و حركت فراگير موساد نشده است.
موساد يا سازمان زيرزميني يهود، نام اختصاري يك عبارت 5 كلمهاي عبري است. موساد در حقيقت شكل تكامل يافته پليس مخفي اسرائيل و نتيجه ادغام و تركيب سازمانهاي مخفي و پراكندهاي است كه از دهها سال پيش و اوائل جنگ جهاني دوم به نفع يهوديان و برعليه مخالفان اين نژاد فعاليت ميكردهاند.
بهوسيله هاگانا يك سازمان سريِ ويژه تشكيل شد كه دفتر اطلاعات موسوم به « شي» نام گرفت. در سال 1937 نيز هاگانا سازمان « موساد لياليفي بيت» به معني «دفتر مهاجرت» را تشكيل داد. اين نخستين اسم اين سازمان بود.
سازمان اطلاعات اسرائيل در سال 1951 وقتي كه براي اولين بار به صورت رسمي اعلام موجوديت كرد، اين اسم را به يدك كشيد و شبكههاي جاسوسي آن نيز از آن زمان موساد ناميده ميشوند.
با توجه به تعدد سازمانهاي جاسوسي رژيم صهيونيستي، رهبري اين رژيم تصميم گرفت كه سازمان ويژهاي براي هماهنگي ميان فعاليتهاي اين سازمانها تأسيس كند. اين سازمان « دژ مستحكم براي خدمت به اسرائيل» نام گرفت و مسئوليت تأسيس آن به روفين شيلواح واگذار شد. نامبرده كسي بود كه پس از تشكيل موساد، رسماً رياست آن را عهده دار شد.
با توجه به گزارشي كه در سال 1996 منتشر شد، شمار كاركنان موساد به 1200 تا 1500 نفر از جمله 500 افسر ميرسيد و هركدام از آنها در سن 52 سالگي بازنشسته ميشدند. موساد شبكه گستردهاي از مزدوران در سراسر دنيا در اختيار دارد و هم اكنون بيش از 35 هزار عضو(20 هزار كارمند و بقيه موقتي) دارد.
ربايش مسئول نازي سابق به نام «آدولف إيخمان» از آرژانتين. اين عمليات سال 1960 رخ داد. او را به اسرائيل منتقل كردند و پس از محاكمه اعدام گرديد. موساد توانست رهبر سازمان سپتامبر سياه را ترور نمايد. كما اينكه اين سرويس، رهبر جنبش اسلامي به نام فتحي شقاقي را نيز در اكتبر 1995 در مالتا ترور كرد. اين عملياتها از جمله عملياتهايي است كه به عنوان موفقيت در پرونده موساد ثبت و ضبط گرديده است.
موساد داراي چند شاخه اصلي است كه هركدام از آنها مأموريت خاصي دارد. ميتوان گفت كه مأموريت اين شاخهها به ترتيب ذيل است:
- دسته بندي دادهها
- بررسي و ارزيابي اين اطلاعات
- نظارت و جاسوسي
- عضوگيري و اجراي عمليات در خارج از فلسطين از جمله قتل و تصفيه مخالفان
- بخش ويژه فيلم برداري، جعل، رمزيابي و دستگاههاي ارتباطي
- بخش ويژه آموزش و برنامه ريزي و افزايش كارايي كاركنان موساد
- بخش ضداطلاعات و نفوذ نيروهاي غيرخودي
- بخش عمليات:
بخش عمليات، مهمترين شاخه موساد محسوب ميشود و ماموريت آن سازماندهي فعاليت جاسوسان و مزدوران اين سازمان در گوشه و كنار جهان است.
همچنين يكي نيروي خارجي ديگر موسوم به « عل» به معني عالي رتبه وجود دارد كه كار آن جمعآوري اطلاعاتي از داخل آمريكا درباره كشورهاي عربي است و سفرها و ديدارهاي هيأتهاي سياسي را كنترل ميكند.
مهمترين و خطرناكترين اين يگانها؛ يگان « دوفدوفان» است. اين يگان آموزشهاي نظامي و رواني مخصوصي ميبينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفهاي كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است، تبديل ميشوند.
موساد داراي يك كميته ديگر موسوم به « وادات» است كه كار آن هماهنگي سري با خارج و داخل اسرائيل ميباشد و بهصورت هفتگي نشستي برگزار ميكند. رئيس وادات همان رئيس موساد است كه همكارانش او را مامون صدا ميكنند. اما اعضاي كميته وادات عبارتند از:
- مدير سازمان اطلاعات داخلي « شين بت»
- مدير سازمان امنيت عمومي « شاباك»
- مدير مركز مطالعات و برنامه ريزي وزارت امور خارجه(اين مركز در زمينه جاسوسي سياسي يا ديپلماتيك تخصص دارد).
- مدير بخش عمليات ويژه پليس موسوم به « ماتام»
- مشاوران خصوصي نخست وزير در امور سياسي، نظامي، امنيتي و مبارزه با تروريسم
هنگام تأسيس دولت عبري تعداد مأموران اطلاعاتي و امنيتي آن 184 نفر بود. اين افراد در آن زمان به دستور مقامات نظامي، يك يگان نظامي موسوم به « شين بت» وابسته به رژيم صهيونيستي تشكيل دادند. شين بت خلاصه كلمه « خدمت به امنيت» است. «يسر هرئيل» از زمان شكل گيري اين سازمان تا سال 1952 رئيس آن بود. نامبرده بعدها به رياست موساد هم رسيد.
شين بت در دهه اول شكل گيري رژيم صهيونيستي مراقب تحركات دشمنان حزب كار كه تا سال1977 بر اسرائيل حكموت ميكرد، بود. حزب كار در اين سالهاي طولاني توانست شين بت را به يك سازمان اسطورهاي براي حمايت از رژيم صهيونيستي در مقابل توطئههاي داخلي و جاسوسان شوروي و فدائيان عرب كه با پشت سر گذاشتن سيمهاي خاردار وارد سرزمينهاي اشغالي ميشدند، تبديل كند.
فعاليتهاي شين بت كاملاً سري بود و حتي مردم اسم رئيس آن را هم نميدانستند و سالها تحت نظارت و مسئوليت دفتر نخست وزير فعاليت ميكرد.
كلمه شين بت اندك اندك خود را به شاباك تغيير داد. شاباك به معني امنيت عمومي يا شين بت عمومي است. بعد از رسوايي مأموران شاباك در پرونده « اتوبوس 300» در سال 1986 ، «آبراهام شالوم» رئيس آن استعفا داد.
3- يگان عرب نماها :
اولين عرب نماي عضو ارتش صهيونيستي « يسرائيل عبدو بن يهودا» نام داشت كه در ژوئن 1999 فوت كرد. وي پدر عرب نماها خوانده ميشد. فعاليتهاي وي در فلسطين در جريان جنگ 1948 آغاز شد و يگان عرب نماها را فرماندهي نمود.
اين يگان همچنان به قوت خود به فعاليتهايش ادامه ميدهد. قبل از اين «يوسي ميلمان» روزنامه نگار صهيونيست با انتشار گزارشي از فعاليت اين يگان در ميان عربهاي اسرائيل پرده برداشت. وي در گزارش خود آورده بود كه اعضاي اين يگان در روستاهاي فلسطيني با معرفي خود به عنوان عرب زندگي و حتي با دختران فلسطيني نيز ازدواج ميكنند.
اسحاق رابين وزير جنگ رژيم صهيونيستي در انتفاضه اول يگان ويژه موسوم به عرب نماها را تشكيل داد. اين يگان شامل چهار بخش است:
- «دوفدوفان» براي فعاليت در كرانه باختري
- «شمشون» براي فعاليت در نوار غزه
مهمترين و خطرناكترين اين يگانها يگان « دوفدوفان » است. اين يگان آموزشهاي نظامي و رواني مخصوصي ميبينند و اعضاي آن به قاتلاني حرفهاي كه كشتار و قتل نزد آنان بسيار آسان و مثل آب خوردن است تبديل ميشوند.
اين اشخاص لباس عربي به تن ميكنند و در اصل دو نوع زندگي دارند: يكي زندگي طبيعي خود در ميان يهوديان و ديگري زندگي در ميان فلسطينيان و عربها. بدين وسيله بايد لباس عربي بپوشند و لهجهها سرودها و آداب و رسوم عربها را به دقت بياموزند تا به راحتي بتوانند در درون جامعه فلسطيني نفوذ كنند و فلسطينيان آنها را شناسايي نكرده و حملاتشان را خنثي نكنند.
با توجه به گزارشهاي مختلف اسرائيل و با استناد به قرائن و شواهد موجود مهمترين ماموريت و هدف اين يگانها فعاليت گسترده در قلب مناطق مسكوني فلسطين و تحقق اهدافي است كه عادتا يگانهاي نظامي قادر به دستيابي به آنها نيستند. كار اين يگانها شناسايي و بازداشت افراد تحت تعقيب، رهبران و فعالان انتفاضه و ترور آنهاست. جمع آوري اطلاعات، فتنه انگيزي بر هم زدن اوضاع از ديگر وظايف اين سازمان است.
- «گدعونيم» وابسته به يگان مرزبانان براي فعاليت گسترده در كرانه باختري
- بخش وابسته به پليس صهيونيستي و دايره فعاليت آن منطقه قدس است.
كلمه امان مشتق از عبارت عبري « اغاف موديعين» و معني آن «دفتر اطلاعات و امنيت» است و مخصوص امنيت نيروهاي مسلح و جمع آوري اطلاعات مهم نظامي و تاكتيكي و عملياتي درباره نيروهاي مسلح عربي و توان سياسي و اقتصادي- كه شايد بتوان براي كمك به نيروهاي نظامي و پيشبُرد اهداف در عملياتها از آن استفاده كرده است.
امان با تجزيه و تحليل اين معلومات و اطلاعات، نتيجه را به اطلاع مقامات عالي رتبه ميرساند. اين سازمان در تدوين طرحهاي جنگي و هماهنگي با ديگر سازمانها نقشي فعال دارد و از افسران اطلاعاتي مستقر در مرزها و مناطق عملياتي و افسران شناسايي- كه از وسايل و ادوات ماهوارهاي صنعتي، بيسيم و سيستمهاي الكترونيكي براي شناسايي و نظارت هوايي، دريايي، زميني استفاده ميكنند- اطلاعات جمع آوري ميكند.
اين مربوط به مرزها بود، اما اطلاعات خارجي از طريق وابستههاي نظامي امان و كاركنان آن در سفارتخانههاي اسرائيل در ديگر كشورها به داخل ارسال ميشود. همچنين شبكههاي جاسوسي فعال در خارج از جمله سازمان اطلاعات وابسته به كشورهاي هم پيمان اسرائيل اطلاعات نظامي را جمع آوري و نتيجه فعاليتهاي تجسسي خود را به امان در داخل فلسطين اشغالي ارسال ميكنند.
امان داراي بخشهاي زيادي است:
- اطلاعات تاكتيكي
- اطلاعات زميني
- اطلاعات هوايي
- اطلاعات دريايي
- بخش مخصوص انجام مطالعات راهبردي در مورد ارزيابي توان سياسي و نظامي كشورهاي عربي و مواضع سياسي آنها
- بخش اطلاع رساني كه ارتباط تنگاتنگي با نمايندگان رسانههاي خارجي (بهويژه خبرنگاراني كه تحولات مربوط به جنگ را پوشش ميدهند) در داخل اسرائيل دارد. اين بخش بر هر مطلبي كه به نقل از ارتش يا درباره ارتش صهيونيستي منتشر ميشود، نظارت كامل دارد.
مهمترين حادثهاي كه در اين سازمان روي داد، پاكسازي نيروهاي آن و انجام اقدامات لازم براي پيشرفت سازمان به دنبال عدم پيش بيني جنگ اكتبر 1973 بود. گفتني است كه امان در گزارشهاي خود به هيچ وجه جنگ اكتبر 1973 را پيش بيني نكرده بود.
منابع صهيونيستي اعلام كردهاند كه منطقه جنوب كوه الخليل تنها در يك سال به فعاليت 18 گردان ذخيره در آن نياز پيدا كرد ولي اين تعداد به دنبال تمديد دوران خدمت نظامي نيروهاي احتياط به دوازده يگان ذخيره كاهش يافت.
همين منابع تاكيد ميكنند كه ميانگين هزينه خدمت روزانه هر نظامي احتياطي 400 شيكل است و عليرغم كارايي و تجربه كافي نيروهاي ذخيره اما شناخت آنها از منطقه به اندازه نيروهاي نظامي مستقر در منطقه نيست.
اين منابع افزودند كه شيوه تشكيل اين گردان مشابه گردانهاي عملياتي ارتش صهيونيستي « نخشون، شمشون، دوخيفت و خروب» و گردان « نيتساح يهودا» (نظاميان وابسته به جريان مذهبي متعصب كه در اردن مستقر هستند) است كه حوزه فعاليت هميشگي آنها اطراف شهرهاي فلسطيني ميباشد.
گروهبان «يهودا» فرمانده گردان لافيه ميگويد: از چگونگي تشكيل گردانهاي قبلي تجارب زيادي كسب كرديم و گردان لافيه را به عنوان گرداني پياده نظام و مخصوص اجراي عملياتهاي نظامي و امنيتي تشكيل داديم. اين گردان شبانگاه در ساعات خاصي كه با شرايط منطقه و ساكنان آن مناسب باشد، وارد مناطق مسكوني ميشود و به شكار طعمههاي خود ميپردازد.
ستوان يكم « آسي » فرمانده گردان « الف» ميگويد كه برخي نظاميان خواستار عضويت در اين گردان شده و برخي ديگر هم به اين گردانها انتقال يافتهاند. بايد ديگران را نيز قانع كرد كه اهميت اين گردان كمتر از تيپهاي نظامي نيست. وي ميافزايد: به اطلاع آنها رساندم كه خودم شخصاً از گردان « گرانيت » آمدم و به عضويت اين گردان جديد درآمدم چراكه ميدانستم فعاليت آن با فعاليت تيپ پياده نظام يكي است و تفاوتي ندارد.
7- يگان كماندويي اينترنتي اسرائيل:
نظرات شما عزیزان: